نوشته شده توسط : Dr. Dalake

آیا به نظر می‌آید کودکان شما درخواست‌هایتان را نمی‌شنوند؟ اگر این‌طور است، به خاطر ضعف شنوایی آنها نیست، بلکه نشانه بی‌توجهی آنها به حرف‌های شما است. آنها تا هنگامی که صدایتان به حدی بلند شود که احساس کنند خیلی جدی هستید به این کار ادامه می‌دهند.

رفع این مشکل دو جزء ضروری را می‌طلبد: والدین باید چیزی را بگویند که هدفی از آن دارند و سپس آن مطالب را جدی بگیرند. پس کلمات خود را با دقت انتخاب کنید، سپس آنها را با صداقت، و محکم به کودکان انتقال دهید. کودک شما به زودی یاد خواهد گرفت که در اولین لحظه‌ای که شروع به صحبت می‌کنید، به شما گوش فرار دهد. برای نیل به این منظور به نکات زیر توجه کنید:

۱- مجبورش کنید به چشم‌هایتان نگاه کند

از آنجایی که حواس کودکان به آسانی پرت می‌شود، اطمینان حاصل کنید که هنگام صحبت کردن، به شما نگاه می‌کنند. شاید این مهم‌ترین عامل در پیروی کودک از دستورات یا گوش دادن به شما باشد. نشان دهید که منظور شما از تلاقی نگاه چیست. این روش را از طریق یک بازی به کودک بیاموزید: چند متر دورتر از هم بنشینید و به چشم‌های هم نگاه کنید، هر کس زودتر به اطراف نگاه کند، بازنده است.

اگر کودکتان از نگاه کردن به چشمان شما می‌ترسد یا احساس راحتی نمی‌کند، به او بیاموزید تا به دهان یا تمام صورت شما نگاه کند.

گاهی برای جلب توجه یک کودک لازم است تماس جسمی با او داشته باشید. به آرامی دستتان را روی شانه‌اش بگذارید یا در صورت لزوم، دو تا دستتان را روی شانه‌هایش قرار دهید و با ملایمت صورتش را به طرف خود نگاه دارید. فقط گاهی از این روش استفاده کنید و بکوشید به استفاده از آن عادت نکنید. برای کودکان بزرگ‌تر هر چیزی بیش از یک اشاره کوچک با دست بر شانه‌اش، ممکن است به جای جلب توجه، به یک رویارویی بدون ثمر بینجامد.

وقتی کودک هنگام صحبت کردن به شما نگاه می‌کند، برای این کار او را تشویق کنید و بگذارید بداند که از او راضی هستید. بعدها در صورتی که علاوه بر نگاه کردن به شما، از دستورات نیز پیروی کرد، او را تحسین کنید.

۲- آرام ولی محکم صحبت کنید

اگر معمولا هنگامی که کاری از کودکتان می‌خواهید صدایتان را بلند می‌کنید، کودک می‌آموزد تا هنگامی که صدایتان را به حداکثر نرسانده‌اید، به شما بی‌توجهی کند. اگر متوجه شدید که صدایتان لحظه به لحظه بلندتر می‌شود، صبر کنید، یک نفس عمیق بکشید، به چشم‌های کودک خیره شوید، با آهستگی و بسیار شمرده سخن بگویید. بگویید، «اندی (با یک مکث بین هر کلمه در حالی که به هم نگاه می‌کنید)، من…. ازت…. می‌خوام…. لباس‌هات رو…. همین حالا…. جمع کنی…. و توی…. کمد…. بگذاری.»

۳- از جملات پرسشی اجتناب کنید

وقتی به کودکتان می‌گویید «چطور لباس‌هات رو جمع کنی؟» اگر پاسخ دهد، «حالا نه!» متعجب نشوید. اگر بگویید «می‌آیی حالا ظرف‌ها رو تمیز کنیم؟»، این فرصت را به او داده‌اید تا بگوید، «نمی‌آم.» اگر در مورد چیزی که می‌خواهید کودکتان انجام دهد سوالی در ذهن ندارید، از جملات قاطع استفاده کنید تا دقیقا بداند چه کار باید بکند و به علاوه آن را چه موقع، کجا و چگونه انجام دهد.

۴- با جملات ساده صحبت کنید

از کلماتی که کودکتان آنها را نمی‌فهمد استفاده نکنید. ساده و روشن حرف بزنید. پرچانگی نکنید. دستورات و توضیحات طولانی ممکن است باعث فراموش شدن بخش‌های اصلی صحبتتان شود. نوجوانان برای به یاد آوردن سرنخ‌های اطلاعات شفاهی، توانایی محدودی دارند. گفتگوهای کوتاه و ساده، همراه با یک عکس‌العمل طبیعی بهتر از یک سخنرانی طولانی، درک و به خاطر سپرده می‌شود. به جای ادامه گفتگو در مورد مسئولیت، ارزش پول و اصول اخلاق، وضعیت را برای کودک روشن کنید: «یا همین حالا از دوچرخه‌سواری دست می‌کشی، یا یک هفته حق سوار شدن نداری.»

۵- احساستان را به کودک بگویید

بدون آن که به‌طور مستقیم از کودک انتقاد کنید، به او بگویید که در مورد اعمال و رفتارش چه احساسی دارید. برای مثال، «به خاطر این که خودت توالت رو تمیز نمی‌کنی، واقعا ناراحتم.» یا، «وقتی به موقع خونه نمی‌آی واقعا نگران می‌شم». اگر از جملاتی استفاده کنید که به جای کودک به خودتان اشاره کند، می‌توانید از انتقاد، سرزنش یا حمله کردن به کودک بپرهیزید، همچنان احساسات را به‌طور موثری بیان کنید.

چگونه از روش‌های کسب آرامش استفاده کنیم (یا چگونه خونسرد باشیم)

افزاد بالغ دوران کودکی را به عنوان یک دوره خالی از تشویش به یاد می‌آورند. دوره‌ای خالی از مسئولیت، نگرانی یا مشکل. ولی کودکان دنیار امروز از جهات گوناگونی تحت فشارهای سختی قرار دارند. آنها مجبورند چیزهای متفاوتی نظیر خواندن و حساب کردن را حتی قبل از ورود به دبستان بیاموزند. کودکان می‌دانند که از آنها انتظار می‌رود تا دبیرستان را تمام کنند و وارد دانشگاه شوند. آنها اغلب مجبورند تنش‌های طلاق، اشتغال والدین، نگرانی‌های روزانه، یا ساعت‌های تنهایی در خانه را تحمل کنند. خطر جنگ هسته‌ای، ربوده شدن توسط دزدان بچه و قتل، توسط والدین و اطرافیان به کودکان ابراز می‌شوند.

تنش‌های دنیای کودکان ممکن است به صورت نشانه‌های فیزیکی نظیر بی‌خوابی، سردرد ناشی از فشار عصبی، خیس کردن رختخواب در شب، یا ناراحتی‌های گوارشی عصبی خودنمایی کنند. یا ممکن است به صورت تظاهرات احساسی نظیر عصبانیت، پس زدن و ترس مشخص شوند. این تظاهرات را می‌توان به عنوان یک مشکل تربیتی تفسیر کرد. به عنوان یک پدر یا مادر می‌توانید روش‌های کنترل تنش را بیاموزید. این روش‌ها به شما و کودک کمک می‌کنند تا بر اضطراب چیره شوید.

ما به والدین و کودکان راه‌های حفظ آرامش را می‌آموزیم و از طریق تجربه شخصی و حرفه‌ای می‌دانیم که آموزش روش‌های کاهش تنش، در زندگی شما و کودکتان تغییرات مطلوبی ایجاد خواهد کرد. آموختن این روش‌ها به تمرین نیاز دارد، پس برای آموختن آنها زمان صرف کنید. مطمئن باشید که به زحمتش می‌ارزد. برنامه ما و متن‌هایی را که در آخر این بخش پیشنهاد شده‌اند، امتحان کنید. به دستوراتی که دکتر چارلز استروبل برای والدین و کودکان طراحی کرده است، توجه کنید.

۱- واکنش‌های تنش را تشخیص دهید. مایکل هر روز پس از مدرسه دچار سردرد می‌شود. شری به خاطر چیزهای بی‌اهمیت عصبانی می‌شود. جان هر روز صبح با دل درد از خواب بیدار می‌شود. اَمی به سختی به خواب می‌رود. اگر همه این مشکلات را نشانه‌های اضطراب و شرایط تنش‌زا بدانیم، حدس خوبی زده‌ایم.

فهرست زیر می‌تواند به شما کمک کند تا برخی از تظاهرات فیزیولوژیک و رفتاری تنش‌زا را تشخیص دهید. به خاطر داشته باشید که این نشانه‌ها می‌توانند ناشی از مشکلات جسمی باشند، بنابراین، قبل از آن که یک نشانه پایا را به عنوان یک اثر فیزیولوژیک تصور کنید، آن را با پزشکتان در میان بگذارید. گاهی از این نشانه‌ها برای کسب توجه یا در رفتن از زیر بار تکالیف استفاده می‌شود.

منبع:مرکز مشاوره-مشاور کودک خوب :روش صحبت با کودک



:: برچسب‌ها: مشاور کودک , کودکان , روش صحبت با کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 179
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 22 خرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

پرورش کودک‌ با یاری غریزه و نه با مدد تئوری‌

مشاوره کودک:عوامل و مکانیسم‌های ذاتی عمیقی در پدران و مادران وجود دارد که آنان را در پرورش درست و مناسب فرزندانشان یادی می‌دهد و شگفت آنکه، آنها از وجود این عوامل عموما ناآگاهند.

بیگمان مهمترین این مکانیسم‌ها طریق خودبخود و بدون تاملی است که بوسیله آن والدین هر روز بی‌آنکه از خود بپرسند آیا تئوری پذیرفته شده در این زمینه چیست، و یا حتی دریابند که به طور آگاهانه خود کدام روش را درست می‌دانند، ده‌ها و صدها مشکل تربیت فرزند را یکباره و ناگهانی حل می‌کنند.

هنگامی که شما شاهد آن هستید که فرزندتان نسبت به کودک کوچک‌تر از خود خست بخرج می‌دهد، یا دروغ می‌گوید، و یا با اسباب بازی‌اش میز غذاخوری را خراش می‌دهد، حتی برای یک آن ناگزیر نیستند که بیاندیشید واکنش شما چه باید باشد. شما با چنان تاکیدی مخالفت خود را با این اعمال ابراز می‌دارید که بر ذهن کودک تاثیری دیرپا می‌گذارد.

و این شیوه‌ای است که والدین همیشه، در تمامی دنیا و در سراسر تاریخ، کودکان خویش را بار آورده‌اند. اگر چنین نبود تربیت کودک دریایی از شک و تردید پدید می‌آورد که موجب فرسودگی روحی والدین می‌شد و نیز باعث پرورش کودکان کج خلقی می‌گردید که دائما لجباری و گردنکشی می‌کردند.پرورش کودک

در اینجا، با مثال کوچک جالبی توجه شما را به این امر که پیش از این هم بدان اشاره کردم، جلب می‌نمایم که چگونه یک دختر از همان زمان طفولیت از مادر خویش چیزها را می‌آموزد و می‌کوشد که همچون او باشد. زمانی شاد بودم که یک دختر چهار سال و نیمه مانند یک سرپرست بزرگسال شستشوی عروسک را به یک دختر خجول سه ساله یاد می‌داد. لحن دستوراتش رئیس‌مآبانه، تشویق آمیز و پرشکوه و حاکی از اعتماد به نفس بود. چند بار تکرار کرد: «حالا تو او را بشوی عزیز» دختر سه ساله قدم پیش گذاشت و با کم دلی بهترین کوشش خود را بکار برد. دخرت چهارسال و نیمه به تندی کار او را قطع کرد، و با فروتنی و شکیبایی ظاهری گفت: «نه عزیز من، اینطوری نه، با دقت بیشتر نگاه کن به من» این دختر چهار سال و نیم، بی‌شک از مادرش، آموخته بود که نسبت به کودکان چه روش معینی باید برگزید و چگونه باید فرزند تربیت کرد. بدیهی است که آگاهی او در بیست و اندی سال بعد ویرا در پرورش فرزندانش یاری خواهد داد. در آن زمان لحن کلامش نیز همان خواهد بود که من آن روز شنیدم.

حتی کسان متخصصی چون روانشناسان و روانکاوان که با مطالعات و تجربیات خویش عقاید و مفاهیم جدیدی را در پرورش کودکان عرضه می‌دارند، اغلب خود در این را به همان شیوه عمل می‌کنند که از والدین خویش آموخته‌اند. اینان از اینکه گاه همان عقاید قیدی را- مانند آنچه درباره دست زدن به آلات تناسلی گفته شده- بی‌اراده بیان می‌کنند دچار تعجب می‌شوند. حتی اگر با خویشتن داری فرزند خود را از انجام عمل کودکی خود آنها زشت و ناپسند بوده است در درون احساس اضطراب و ناآرامی می‌کنند. نمی‌خواهم در زمینه این بحث تئوریک وارد شوم که آیا در برخورد با رفتارهای گوناگون کودک آرامش و سکوت بهتر است و یا نگرانی و نهیب. تنها مرادم آن است که با واکنش‌های آنی و خودبخود بسیاری از مسائل مربوط به تربیت کودک، هر روز و هر ساعت از میان برداشته می‌شود و این روش طبیعی، شیوه‌ای بس قابل اطمینان و اعتماد است.

به نظر من، مثلا، دلیل اینکه گروه بی‌شماری از پدران و مادران به شکلی سردرگم نمی‌دانند که تا چه حد و برای کدام برنامه‌ها به فرزندانشان اجازه دهند که به تماشای تلویزیون بپردازند- پدران و مادرانی که در وضع مقررات دیگر تربیت فرزند با اعتماد کامل عمل می‌کنند و دچار سرگردانی نمی‌شوند- این است که زمانی که این والدین خود کودک بودند تلویزیون وجود نداشت. آنان هرگز از پدر و مادر خویش سطح معین، روش خاص و اتخاذ مقرراتی روشن را در این کار فرا نگرفته‌اند.

منبع: مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-مشاوره کودک : پرورش کودک‌



:: برچسب‌ها: پرورش کودک‌ , مشاور کودک , مشاور خوب کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 745
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 23 خرداد 1399 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 199 صفحه بعد